نوروز در سوگ خورشید

قافله دل سوختگان آزاده، سینه صحرا را می شکافت ودشت تفتیده را در می نوردید خاطراتی سخت وطاقت فرسا، ذهن آنها را می سوزاند و لحظه ای آنها را رها نمی کرد. اشک میهمان دائم چشمهایشان ، داغ، همزاد دلهایشان وغم واندوه کوله بار سفرشان؛ ولی با صلابت و سربلند ، راه می پیمودند.

تپش ناگهانی قلب، جاری شدن بی اختیار سیلاب الماس واستشمام  بوی خدا وعطر عشق، همه از رسیدن به کعبه عشاق حکایت می کرد؛ همانجا که چهل روز پیش، قلبشان را در آن ، جا گذاشتند وتن بی جانشان را با خود بردند؛ همان بهشتی که عشق را در آن کاشتند ویک اربعین، با مروارید اشک وخون دل ، آن را آبیاری کردند.

کاروان در پی آهنگ درآ

کرده عزم سفر کرببلا

دیدۀ قافله سالار به آه

نم نم اشک، زند بر سر راه

زینب از ره به سر تربت یار

با دل سوخته بی صبر وقرار

بر سر کوی حسین آمده باز

تا دهد شرح غم وسوز وگداز

بوی عشق آید وایثار وکرم

ز سر کوی شهیدان حرم

به سر خاک به خون آغشته

نام هفتاد ودو تن بنوشته

بهار نیز این همه غم ودرد را تاب نیاورد. در اربعین ماتم اشرف اولاد آدم(ع) ، اولین روزش، نوروزش را به پیشواز کاروان راست قامتان تاریخ فرستاد؛ زمین را با بنفشه، سیه پوش کرده؛ پرچم سرخ لاله هایش را برافراشت وشقایق هایش را به یاد گل رخان شهید، به رنگ خون آراست.

بهار با جاودانه ترین ترانه آغاز کرد؛«السلام علی ولی الله وحبیبه؛ السلام علی خلیل الله ونجیبه؛ السلام علی صفی الله وابن صفیه؛ السلام علی الحسین المظلوم الشهید

سلام بر دوست ومحبوب خدا؛ سلام بر رفیق ومنتخب خدا؛ سلام بر برگزیده خدا وفرزند برگزیده اش؛ سلام بر حسین مظلوم شهید».زیارت اربعین

یک سینه کربلا، یک نفس عاشورا، یک دریا اشک وبهاری سرشار از عطر حماسه وشهادت واینک می توان گل برافشاند وطرحی نو برانداخت وجهانی تازه آفرید.

حسین(ع) نقد بقایش را در راه رهایی انسان ها از حیرت جهالت وگمراهی فدا کرد؛ « وبذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهاله وحیره الضلاله» زیارت اربعین امام حسین (ع)

بهار نیز رنگ حسینی گرفت ورایحه مرام وعقیدۀ خون خدا را در دشت سبز سینه ها منتشر کرد. دراین بهار، ما نیز حسینی شویم؛ دل زنده و جاودانه. آمین

هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جریدۀ عالم دوام ما

 

دورنمای عمر

نخوانید ضرر می کنید

طی شد این عمر تو دانی به چه سان؟

پوچ وبس تند وچنان باد دمان.

همه تقصیر من است این که خود می دانم که نکردم فکری،

که تعمق ننمودم روزی ، ساعتی یا آنی.

که چه سان می گذرد عمر گران، کودکی رفت به بازی ، به فراغت به نشاط، فارغ از نیک وبد ومرگ وحیات.

همه گفتند کنون تا بچه است، بگذارید بخندد شادان. که پس از این دگرش فرصت خندیدن نیست . بایدش نالیدن.

من نپرسیدم هیچ که پس از این ز چه رو نتوان خندیدن ؟

نتوان فارغ وآسوده ز غم، همه شادی دیدن،

همچو مرغی آزاد هر زمان بال گشودن ، سر هر بام که شد آسودن.

من نپرسیدم هیچ که پس از این ز چه رو بایدم نالیدن؟

هیچ کس نیز نگفت زندگی چیست؟ چرا می آییم . بعد ازاین چند صباح، به کجا باید رفت؟با کدامین توشه به سفر باید رفت؟

نوجوانی سپری گشت به بازی به فراغت به نشاط فارغ از نیک وبدو مرگ و حیات .

بعد از این باز نفهمیدم هیچ که چه سان دی بگذشت.

لیک گفتند جوان است هنوز بگذارید جوانی بکند ، بهره از عمر برد ، کامروائی بکند. بگذارید که خوش باشد ومست.

بعد از این باز ورا عمری هست ، یک نفر بانگ برآورد که او، از هم اکنون باید ،

فکر فردا بکند . دیگری آوا داد که چو فردا بشود فکر فردا بکند .

دیگری گفت همانطور که رفت دیروزش ، بگذرد امروزش، بگذرد فردایش.

با همه این احوال من نپرسیدم هیچ: که چه سان دی بگذشت؟ آن همه قدرت ونیروی عظیم ، به چه ره مصرف گشت؟ نه تفکر ، نه تعمق ونه اندیشه دمی .

عمر بگذشت به بی حاصلی ومسخرگی .

چه توانی که ز کف دادم مفت

من نفهمیدم وکس نیز مرا هیچ نگفت

قدرت عهد شباب، می توانست مرا تا به خدا پیش برد. لیک بیهوده تلف گشت جوانی، هیهات !آن کسانی که نمی دانستند زندگی یعنی چه؟ رهنمایم بودند.

عمرشان طی می گشت بیخود وبیهوده . ومرا می گفتند که چو آنان باشم  وچو آنان دائم فکر خوردن باشم، فکر گشتن ، فکر تأمین معاش، فکر ثروت باشم.

کس مرا هیچ نگفت، زندگی خوردن نیست، زندگی ثروت نیست.

زندگی کردن فکر خود بودن وفارغ ز جهان بودن نیست،

ای صد افسوس که چون عمر گذشت معنی اش فهمیدم.

حال من می فهمم هدف از زیستن این است رفیق:

من شدم خلق که با عزمی جزم پای از بند هوسها گسلم ، پای در راه حقایق بنهم، با دلی آسوده، فارغ از شهوت وآز وحسد وکینه و بخل،مملو از عشق وجوانمردی وزهد، در ره کشف حقایق کوشم.

شربت جرأت وامید وشهامت نوشم،

زره جنگ برای بد وناحق پوشم ،

ره حق پویم وحق جویم وپس حق گویم،

آنچه آموخته ام، بر دگران نیز نکو آموزم.

شمع راه دگران گردم وبا شعله خویش، ره نمایم به همه، گر چه سراپا سوزم، من شدم خلق که مثمر باشم.

نه چنین زائد وبی جوش وخروش ، عمر بر باد و به حسرت خاموش .

 ای صد افسوس که چون عمر گذشت، معنی اش فهمیدم .

حال می پندارم کین دو روز از عمرم، به چه ترتیب گذشت:

کودکی بی حاصل، نوجوانی باطل ، وقت پیری غافل.

به زبانی دیگر:

کودکی در غفلت،

نوجوان در شهوت،

در کهولت حسرت.

الهی لا تکلنی الی نفسی طرفه العین ابدا

انواع موتورهای الکتریکی 1

یک موتور الکتریکی، الکتریسیته را به حرکت مکانیکی تبدیل می کند. عمل عکس آن که تبدیل حرکت مکانیکی به الکتریسیته است، توسط ژنراتور انجام می شود. این دو وسیله بجز در عملکرد، مشابه یکدیگر هستند.

اکثر موتورهای الکتریکی توسط الکترو مغناطیس کار میکنند اما موتورهایی که بر اساس پدیدههای دیگری نظیر نیروی الکتروستاتیک و اثر پیزوالکتریک کار می کنند، هم وجود دارند. ایده کلی اینست که وقتی که یک ماده حامل جریان الکتریسیته تحت اثر یک میدان مغناطیسی قرار می گیرد، نیرویی بر روی آن ماده از سوی میدان اعمال می شود. در یک موتور استوانه ای، روتور به علت گشتاوری که ناشی از نیرویی است که به فاصله ای معین از محور روتور به روتور اعمال می شود، می گردد.

اغلب موتورهای الکتریکی دوارند اما موتور خطی هم وجود دارند. در یک موتور دوار بخش متحرک (که معمولاً درون موتور است) روتور و بخش ثابت استاتور خوانده می شود. موتور شامل آهنرباهای الکتریکی است که روی یک قاب سیم پیچی شده است. گرچه این قاب اغلب آرمیچر خوانده می شود، اما این واژه عموماً به غلط بکار برده می شود. در واقع آرمیچر آن بخش از موتور است که به آن ولتاژ ورودی اعمال می شود یا آن بخش از ژنراتور است که در آن ولتاژ خروجی ایجاد می شود. با توجه به طراحی ماشین، هر کدام از بخشهای روتور یا استاتور می توانند به عنوان آرمیچر باشند.


موتورهای   DC

motor
یکی از اولین موتورهای دوار، اگر نگوییم اولین، توسط میشل فارادی در سال 1821م ساخته شده بود و شامل یک سیم آویخته شده آزاد که در یک ظرف جیوه غوطه ور بود، می شد. یک آهنربای دائم در وسط ظرف قرار داده شده بود. وقتی که جریانی از سیم عبور می کرد، سیم حول آهنربا به گردش در می آمد و نشان می داد که جریان منجر به افزایش یک میدان مغناطیسی دایره ای اطراف سیم می شود.

موتور کلاسیک DC دارای آرمیچری از آهنربای الکتریکی است. یک سوییچ گردشی به نام کموتاتور جهت جریان الکتریکی را در هر سیکل دو بار برعکس می کند تا در آرمیچر جریان یابد و آهنرباهای الکتریکی، آهنربای دائمی را در بیرون موتور جذب و دفع کنند.

سرعت موتور DC به مجموعه ای از ولتاژ و جریان عبوری از سیم پیچهای موتور و بار موتور یا گشتاور ترمزی، بستگی دارد. سرعت موتور DC وابسته به ولتاژ و گشتاور آن وابسته به جریان است. معمولاً سرعت توسط ولتاژ متغیر یا عبور جریان و با استفاده از تپ ها (نوعی کلید تغییر دهنده وضعیت سیم پیچ) در سیم پیچی موتور یا با داشتن یک منبع ولتاژ متغیر، کنترل می شود. بدلیل اینکه این نوع از موتور می تواند در سرعتهای پایین گشتاوری زیاد ایجاد کند، معمولاً از آن در کاربردهای ترکشن (کششی) نظیر لکوموتیوها استفاده می کنند.

اما به هرحال در طراحی کلاسیک محدودیتهای متعددی وجود دارد که بسیاری از این محدودیت ها ناشی از نیاز به جاروبک هایی برای اتصال به کموتاتور است. سایش جاروبک ها و کموتاتور، ایجاد اصطکاک می کند و هرچه که سرعت موتور بالاتر باشد، جاروبک ها می بایست محکم تر فشار داده شوند تا اتصال خوبی را برقرار کنند. نه تنها این اصطکاک منجر به سر و صدای موتور می شود بلکه این امر یک محدودیت بالاتری را روی سرعت ایجاد می کند و به این معنی است که جاروبک ها نهایتاً از بین رفته نیاز به تعویض پیدا می کنند. اتصال ناقص الکتریکی نیز تولید نویز الکتریکی در مدار متصل می کند. این مشکلات با جابجا کردن درون موتور با بیرون آن از بین می روند، با قرار دادن آهنرباهای دائم در داخل و سیم پیچ ها در بیرون به یک طراحی بدون جاروبک می رسیم.

چند نوع دیگر از موتور های الکتریکی را در آپدیت های آینده معرفی خواهم کرد.

تراشه های ضد سرقت

تعدادی ازمحققان فعال درزمینه علوم رایانه والکترونیک, موفق به ساخت تراشه ضد سرقت شده اند. تحقیق درمورد این پروژه, که به پیشنهاد وسرمایه گذاری پلیس شهرمنچستر انگلیس ازسال گذشته آغاز شده بود, به اتمام رسیده است. این تراشه با استفاده ازاطلاعاتی چون نقشه محل, مکان نصب دستگاه درمحل, وفاصله آن با سایر دستگاههای الکترونیکی موجود درمحل نموداری ماتریسی ایجاد کرده وبه محض تغییر این اطلاعات آژیر خطر را دراین مرکزبه صدا درمی آورد. البته جابجایی وسایل درمحل باعث به کارافتادن زنگ خطرنمی شود. زیرا جابجایی تنها باعث تغییر شکل نمودارماتریسی شده وعوامل دیگربدون تغییر باقی می مانند. درگذشته تراشه هایی شبیه به این دروسایلی چون رایانه های قابل حمل استفاده شده بود, اما مدل های قدیمی تنها برروی رایانه قابل نصب بود واکثرآنها برای محافظت ازاطلاعات رایانه ها کاربرد داشتند.

دانشجو واستاد

دانشجو: استاد میشه این مطلب رو یه بار دیگه تکرار کنید.

استاد: نه، فکر کردی من چند بار در ماه از دانشگاه حقوق می گیرم ؟ مگه دانشگاه چند بار به من پول میده، برو خدا رو شکر کن همون یه دفه رو گفتم. می خواستی توجه کنی، چقدر حواس پرتی، چقدر بی خیالی. بابا به خودتون بیاین اومدین دانشگاه چه کار کنین؟! اگه واقعاً نمی خواین درس بخونین عمرتونو الکی حروم نکنین برین کار کنین.شاید وضعتون از ما بهتر بشه . پدر، مادراتون با چه امیدی شماها رو فرستادن دانشگاه؟! از صبح سحر تا آخر شب جون می کینم که شماها راحت زندگی کنین.اگه می دونستین پول در آوردن چقدر سخته حواستونو بیشتر جمع می کردین. دیگه برای خرید پیاز وگوجه هم باید فوق العاده بیایم دانشگاه. برق دانشگاه می ره کلاسا تعطیل می شه . من چطور باید اون چیزی رو که خودم هم خوب بلد نیستم به 80 نفر آدم یاد بدم؟

خودتون فکر کنین حالا شما فکر می کنین واقعاً قیمت ماشین همینه که تو بازاره، مگه چقدر به ما میدن که شهریه شبانه ها اینقدر زیاد شده؟!! بابا اینجا دانشگاهه یا اسرائیله. بعد میگن بودجه نیست، می خوام بدونم این پول نفت کجاست. اقلاً یه کلاس دیگه بزنن تا کلاس خلوت تر بشه، اون پنجره رو باز کن یه هوایی بیاد . من جای پدرتونم . اگه یه بارونی می یاد دانشگاه رو آب می بره حتماً یه مصلحتیه. باور کنین مسئولین دانشگاه تمام تلاششون رو برای شما دارن می کنن. شما هم اینقدر گیر ندید ساکت بیاین ساکت هم برین.توکلتون به خدا باشه خدا رو چه دیدین شاید یه تقی به توقی خورد وشما هم مدرک گرفتید ورفتید سر کار، همه چیز هم دیگه پارتی نیست . بابا ما رو که می بینید اینجا داریم درس میدیم زحمت کشیدیم ، درس خوندیم .

همینطور آماده نمی تونیم همه چیزو بذاریم تو دهنتون . من اگه مریض شدم پدر تو میاد خرج زن وبچه من وبده. بابا با اعصاب ما بازی نکنیدو....

دانشجو: استاد ببخشید غلط کردم وقت کلاس تموم شده.

ورود نانو تکنولوژی به ایران

همان طور که پیشتر گفته شد, نانو تکنولوژی توانایی تولید مواد, ابزارها وسیستم های جدید با دردست گرفتن کنترل درسطوح مولکولی واتمی و استفاده ازخواصی است که درآن سطوح ظاهر می شود. از همین تعریف ساده برمی آید که نانو تکنولوژی یک رشته جدید نیست بلکه رویکردی جدید درتمام رشته هاست. بسیاری ازکشورهای پیشرفته ازجمله آمریکا برنامه های اجرایی پشتیبانی ازفعالیتهای تحقیقاتی وصنعتی نانو تکنولوژی را دردست تدوین واجرا دارند. زیرا نانو تکنولوژی به عنوان انقلابی درشرف وقوع, آینده اقتصادی کشورها وجایگاه آنها درجهان را تحت تأثیر جدی قرار خواهد داد ولذا بسیاری ازصاحبنظران ومحققان, نانو تکنولوژی را مساوی آینده دانسته اند. اما یک سوال مهم برای کشورما وبسیاری ازکشورها که هنوز به نانو تکنولوژی به عنوان تمدن علمی آینده توجه کافی نکرده اند, این است که آیا باید با این روند همراه شد یا نه؟

در پاسخ به این سوال باید نکات زیررا عنوان نمود:

· به دلیل جدید بودن نانو تکنولوژی, جمهوری اسلامی ایران ازکشورهای پیشرفته چندان عقب نیست, درحالیکه دربسیاری ازتکنولوژی ها به دلیل ایجاد شدن شبکه های غیرقابل نفوذشانس چندانی برای ما وجود ندارد.

· تقویت کشوردرعرصه نانو تکنولوژی می تواند موجب پیشرفت کشوردرحوزه هایی چون الکترونیک, مواد, بیوتکنولوژیو مانندآنها شود.

· کشورما پیش ازآنکه به فکررقابت باشد, باید به فکرحضورفعال درزمینه هایی باشد که متعلق به مابوده وکشورمان را دردنیا مطرح نمایدوزمان تصمیم گیری برای آن , همین امروزاست. زیرا هرکس زودتراقدام کند به چنین نتیجه ای می رسد.

· کشورما درنانو تکنولوژی عقب نیست ومتخصصان آماده به کاردرکشوروجود دارند حتی دربرخی زمینه ها محصولاتی نیزدرمقیاس آزمایشگاهی تولید شده اند.

· تصمیم گیری برای حضوردرتکنولوژی های جدید بایددرزمان خود انجام گیرد وگرنه بعد ازفعالیت وسیع کشورها وشکل گیری بازارهای آن – که ضمناً به دلیل تحقق کاربردهای نظامی آن تحریم هایی نیزایجاد خواهد شد – حضوردرآن تقریباً بی نتیجه است.

· برای ورود به عرصه نانو تکنولوژی, داشتن زیرساخت های علمی وصنعتی مقیاس میکرو لازم نیست اگرچه این موضوع دربدو امر تداعی می کند وبسیاری ازافراد این اشکال را به حضورکشوردرنانو تکنولوژی می گیرند, اما شناخت کافی اززمینه های نانو تکنولوژی مؤید این مسئله است که بسیاری ازمحورهای کاربردی نانو نیازبه این پیش نیازندارد.

و لذا با توجه به این نکات حضورهرچه بیشترایران دراین عرصه امری ضروری واجتناب ناپذیر تلقی می گردد.

اینجانب بودجه ای به ارزش500 میلیون دلاربرای حمایت ازیک طرح عمده جدید با عنوان «طرح نانو تکنولوژی» پیشنهاد کرده ام...نانو تکنولوژی یعنی توانمندی دستکاری مواد درسطح اتمی ومولکولی. تصور کنید آنچه راکهاین تکنولوژی می تواند به ارمغان بیاورد:موادی ده برابر قدرتمند ترازفولاد با وزنی بسیارناچیز, جا سازی تمام اطلاعات کتابخانه کنگره دروسیله ای به اندازه یک حبه قند؛ توانایی تشخیص تومورهای سرطانی درزمانی که هنوز ازچند سلول تجاوز نکرده اند. بخشی ازاهداف تحقیقاتی ما دراین حوزه 20 سال دیگروشاید دیرتر تحقق خواهند یافت ودرست به همین دلیل است که نقش دولت فدرال در حمایت ازتوسعه این تکنولوژی بسیارحائزاهمیت می شود.

رئیس جمهور وقت آمریکا ویلیام ژ.کلینتون

21 ژانویه 2000 , مؤسسه تکنولوژی کالیفرنیا